لحظه ها عریانند

ساخت وبلاگ
ع چی بمویسم خداااااا ؛ یه طولانی نویسی مدیون خاطراتمماز همین الان آخ انگشت شصتم اینهمه میخاد تایپ کنهتابستون واسه حبه کلاس ملاس اسم نوشتم هر روز بعدازظهر عازم مند کلاسیمنمیگم جر خوردیم ع دست شهریه، خودتون درک کنینپسرخاله م در حسرت زنش که داره جدا میشه ؛ داره میسوزه و زنش رفته که رفتهیه باری زن پسرخالمو همون زن شیک خوش گل رو تو خیابون دیدم کلی دخملشو نازی نازی کردم اون ب حبه وقعی ننهید خیلی خشک و سرد زود خدافظی کرد رفتچه مرگتونه عروسا؟! خدایی چه مرگتونه؟ نکنه : ازینکه یه توله سگ زشت زاییدین ما توله ی نحس شما رو نازناز میدیم فک میکنین کره تون از کون سگ پس افتاده شمام دختر ملکه الیزابتین؟ ایش نسناساهمینه ک میخوام عروس خارجکی بگیرم ازین اداها اصولای جهان سومی بلد نباشه لحظه ها عریانند...
ما را در سایت لحظه ها عریانند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shamim123a بازدید : 151 تاريخ : جمعه 27 خرداد 1401 ساعت: 22:39